سریال ماندگار "زیر تیغ"
صحنهای از قسمتهای اول سریال ماندگار "زیر تیغ" که در میانه گرمای خنده و شادی ناب دو خانواده دوست قدیمی که داشتند با هم فامیل میشدند، جمله حکیمانه "دایی رضا" با آن بازی قوی و لحن عمیق هوشنگ توکلی که بسیار تاثیرگذار بود:
"بچهها! بلند نخندید، غم وشادی همسایه دیوار به دیوار همن، نکنه آنقدر شاد بشی که غمو از خواب بیدار کنی".
یادمه که این عبارت را برای قلب که دارای دو دریچه و اطاقک که با یک تیغه یا دیواره از هم جدا شدن استفاده میشده و همیشه نکته مهم اینکه نکنه صدای بلند اطاق شادی و خوشحالی از دیوار باریک براحتی رد بشه و اطاق غم و اندوه را طنین انداز کنه و ...!
توضیح اینکه "زیر تیغ" نام سریالی تلویزیونی است که از نیمه دوم سال ۱۳۸۵ از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران شروع به پخش گردید و از ساختههای تلویزیونی محمدرضا هنرمند بود که فیلمنامه آن را علی اکبر محلوجیان نوشت و حسین علیزاده نیز آهنگسازی آن را بر عهده داشت. بنظر میرسید که در ابتدای پخش سریال از شبکه اول سیما، وجود بازیگران قوی و شناخته شدهای چون پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا، عاملی برای جذب تماشاگر برای این فیلم به شمار میرفت اما پس از پخش سریال مشخص شد که خود سریال نیز قوی کار شده است.
جمله ای منتصب به شمس تبریزی در "مقالات" که "هر غمی نوید شادیای را میدهد و هر شادیای نوید غمی".
غم و شادی هر دو، مایهی پالایش روح و تعالی وجود ما است. غم، دَخل است و شادی خرج آن است. شادی از غم تغذیه میکند. شادی عمیق پس از پشت سر نهادن غمی عمیق، به دست میآید. اگر مُدام خرج کنید، دخلتان خالی میشود. ما در جهان اضداد زندگی میکنیم و هستی شادی، رهین هستی غم است.
مولانا میفرماید گر چه غم، راهزن شادی است، اما کارساز او هم هست.
فکر غم گر راه شادی میزند
کارسازیهای شادی میکند
خانه میروبد به تندی او ز غیر
تا در آید شادی نو ز اصل خیر
میفشاند برگ زرد از شاخ دل
تا بروید برگ سبز متصل
غم ز دل هر چه بریزد یا بَرد
در عوض حقّا که بهتر آورد
گر ترشرویی نیارد ابر و برق
رز بسوزد از تبسمهای شرق
(مثنوی: دفتر پنجم)
مولانا در وصف حال خود میفرماید:
هست احوالم خلاف یکدگر
هر یکی با هم مخالف در اثر
موج لشگرهای احوالم ببین
هر یکی با دیگری در جنگ و کین
کریستین بوبن مینویسد:
«در زندگیهایمان باید زندگی دوگانهای داشته باشیم و در قلبهایمان خونی دوگانه، شادی همراه با رنج، خنده همراه با اندوه، مثل دو اسبی که به یک ارابه بسته شدهاند و هر یک، دیوانهوار، ارابه را به سوی خود میکشند.»
البته از گذشته دور در علم پزشکی از لحاظ فیزیولوژیکی ثابت شده با توجه به اینکه دو نوع جریان خون در بدن انسان هست لذا هیچ وقت جریان خون سرخرگی(پاک) و همچنین رگهای آن، به جریان خون سیاهرگی(آلوده) و رگهای آن، حتی در داخل قلب هم با هم آمیختگی ندارند و امکان ترکیب این نوع خون تمیز و کثیف غیر ممکنه و زندگی اعتدالی بین جریان پاک و آلوده و یا به عبارتی "یین و یانگ" است.
و جمله پایانی اینکه جنید بغدادی میفرماید:
صادق اندر روزی چهل بار بگردد و ریاکار چهل سال بر یک حال بماند.
اینهم مطلب پایانی که بنظر من خیلی جالب و قابل تامل هست...
فرازها و فرودها طبیعی است. قبض ها و بسط ها جزئی از طبیعت این جهان و موجوداتی است که در آن زندگی می کنند و تو هم تا وقتی که در این جهانی، آن را تجربه می کنی اما تو دچار خودباختگی نشو. حالت یگانه خود را در دوگانگی ها حفظ کن. یگانگی در تسلیم بودن است.
هنگام رنج ها و فشار ها از میدان خارج نشو، واقعیت رنج را بپذیر اما خودت باش و «آن را جزء ماندگار خود ندان».
هنگام شادی ها هم آرامش ات را از دست نده و میدان را شلوغ نکن.
تسلیم باش، یکی باش و چیزهای گذرا را به عنوان جزء ماندگار خود نپذیر.
استاد ایلیا میم
بررسی حقوقی واقعه حمله سگ و مجازات صاحب سگ چیست؟...
ما را در سایت بررسی حقوقی واقعه حمله سگ و مجازات صاحب سگ چیست؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : tavangari بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 15:22